نماز
یک حکایت از نماز
در یکی از
جنگها که پیامبر همراه لشکر بودند، در شبی که پاسبانی لشکر اسلام بر عهدهی عباد
بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس
عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یکی از کفار به قصد
شبیخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور
عباد را دید ایستاده و تشخیص نمیداد که انسانست یا حیوان یا درخت برای اینکه از
طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عباد نشست و
او اَبداً اعتنایی نکرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز
حرکت نکرد تیر سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بیدار نمود عمار
دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرده گفت: چرا در تیر اول مرا
بیدار نکردی عباد گفت: مشغول خواندن سورهی کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را
ناتمام بگذارم و اگر نمیترسیدم که دشمن بر سرم برسد و صدمهای به پیغمبر برساند و
کوتاهی در این نگهبانی که به من واگذار شده کرده باشم هرگز نماز را کوتاه نمیکردم
اگر چه جانم را از دست میدادم
ه ویژگى
برجسته مؤمن
لا
یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ.
2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ
أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ
فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن،
مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش
و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش،
مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستى و
پریشان حالى است.
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد
.
فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم.
موقع نماز
میشه ...
دستور ، محافظت از یاران امام موقع
خوندن نمازه ...
و دستور امام زمان(ع) واجب تر از نماز
اول وقته ... (به قول آهنگ برنامه ماه عسل ، "گاهی پرستیدن عبادت نیست ، با
اینکه سر رو مهر میذاری
، گاهی برای دیدن عشقت ، باید سر از رو مهر برداری
..." )
موقع اقامه نماز تیرها یکی بعد از
دیگری به پیکر سعید ابن عبدالله حنفی میشینه و دیگه رمقی به پیکرش نمونده
آخرین لحظات نماز با این که کلی تیر
خورده شمشیرش رو تو زمین فرو میکنه و از اون کمک میگیره تا رو زمین نیوفته ......
امام(ع) سلام نماز رو که میده ، سعید
هم آخرین رمقش رو از دست میده و امام(ع) اون رو تو آغوش میگیره
توی آخرین لحظه جمله ای به امام میگه
که آدم رو دیوانه میکنه ...
سعید با چشمان نیمه باز از امام
میپرسه : "ازم راضی بودین؟!"
و امام(ع) با چشمانی اشکبار وعده
همنشینی با خودش رو تو بهشت به سعید میده و سعید با شیرین ترین وعده دنیا چشمانش
رو میبنده
و شاعر عزیز "سید علیرضا
شفیعی" چقدر زیبا این لحظات رو از زبان سعید به تصویر میکشه:
پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاست
در رکابت جان سپردن افتخار شیرهاست
بر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن
پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاست
پیش از این تیر نگاهت برده جان را از
تنم
پس چه باک از اینکه حالا قبله گاه
تیرهاست
من سپر بودم برای لحظه ی معراج تو
این نماز آخر من در خور تکبیرهاست
پیکر خونین..تبسم..دامن تو..اشک من...
چشم دنیا تا ابد مبهوت این تصویرهاست ...
------------------------------------------------------------------------
راستی
....
ما داریم مانع تیر خوردن امام(عج)
میشیم یا با گناهامون تیرها رو روانه امام(عج) میکنیم؟
خدا شهادت تو رکاب امام زمان(عج) رو
نصیب هممون کنه ان شاالله که " پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاست" ...
مازهایمان اگر "نماز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردیم از شکسته شدنش!
نمازهایمان اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!
اگر نمازهایمان نماز بود،... نمی خواندیمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشیم...
اگر نمازهایمان نماز بود که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی...
اگر نمازمان نماز بود، که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!! تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!
نه. نمازهایمان "نماز" نیست. •٠· اگر نماز بود، یک "کارواش قوی" می شد و با فشار می شست از دلمان همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پلشتی ها را.
اگر نماز بود، می شد "کیمیا" و مس وجودمان را تبدیل می کرد به طلا...
اگر نمازمان نماز بود، می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان،می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه....
شعبان
بهانه ای است برای دوستی با خدا ، لحظه هایت سرشار از این دوستی باد.
ولادت سه نور ولایت بر شما مبارک.
ماه میلاد سه پرچم دار عشق،
دلبر و دلداده و دلدار عشق،
ماه میلاد سه ماه عالمین،
سید
سجاد و عباس و حسین(ع).
- ۹۳/۰۹/۲۹